-
فرگشت (تکامل)
داروین در سال ١٨٧١ عنوان کرد که حیات احتمالا از ترکیب چند ماده شیمیایی در یک آبگیر کوچک و گرم آغاز شده.
از حدود ۴ میلیارد سال قبل باکتری و آرکیا به مدت ٢ میلیارد سال ساکنین زمین بودند. سپس به تدریج میزان گاز سمی اکسیژن افزایش یافت و حیات در زمین در آستانه انقراض کامل قرار گرفت؛ در مهمترین نقطه عطف حیات، در رخدادی با احتمال بسیار اندک، یوکاریوت از ترکیب باکتری و آرکیا متولد شد. ادامه مسیر آن در طول زمان به گیاهان و حیوانات امروزی منجر شد. اما باکتری به دلیل محدودیت ساختاری قابلیت پیچیده شدن نداشت.از همان لحظه صفر مثبت، انتخاب طبیعی Natural selection به مولکولهای برنده اجازه تکثیر و انتقال اطلاعات را داد. حیات از همان لحظه ابتدایی محصول تکامل/فرگشت بود. به عبارت دیگر، حیات از همان لحظهای آغاز شد که مولکولهای حاوی اطلاعات تولیدمثل کردند و بنابر انتخاب اصلح تکامل یافتند.
استنلی میلر در آزمایشش معروفش در ١٩۵٢، تعدادی عناصر ابتدایی را در معرض جریان گذرای الکتریکی قرار داد، و بعد از مدتی آمینو اسیدهای ساده که در ساخت پروتیئن مشارکت دارند، بوجود آمد. اهمیت این آزمایش در این بود که نشان داد از چیزهای غیرزنده، شکل سادهای از حیات میتواند متولد شود.
تمام حیات دارای یک ساختار سلولی مشابه است و از فرایند مشابهی برای تولید انرژی استفاده میکند. ما با اکسید کردن غذا، بعضی باکتریها با استفاده از هیدروژن، و گیاهان با فتوسنتز الکترون آزاد تولید میکنند، که طی یک فرایند پیچیده به ATP یا واحدهای انرژی تبدیل میشوند.
انرژی را به نقاط مختلف سوال انتقال میدهند. هر انسان در طول روز به اندازه وزن خود ATP تولید میکند.
برای فهمیدن حیات، باید انرژی و آنتروپی را فهمید. آنتروپی میزان بینظمی disorder در یک سیستم است.
هر سیستمی از اجزا و ذراتی تشکیل شده که حرکت تصادفی دارند که تمایل جمعی آنها به سمت بینظمی و یا حالت با آنتروپی بالا است. قانون دوم ترمودینامیک بیان میکند که که در سیستم بسته آنتروپی افزایش مییابد، و کاهش آنتروپی ممکن نیست جز با اعمال انرژی به سیستم.
اما حیات در کره زمین از ابتدا شکلگیری تا به امروز به وضوح به سمت نظم و پیچیدگی بیشتر در جریان بوده. سلول که پایهایترین بخش حیات به شمار میرود به شکل حیرتانگیزی پیچیده است. در هر سلول انسان چندین میلیارد DNA, RNA، و پروتئین و همچنین چند مگابایت اطلاعات وجود دارد.
برای آغاز نظم و پیشبرد پیچیدگی حیات در زمین، نیاز به یک منبع انرژی بود: خورشید. این فرایند نظر فیزیکدانان معروفی را به خود جلب کرد. بولتزمان حیات را تلاشی برای غلبه بر آنتروپی میدانست. اروین شرودینگر در کتاب ‘حیات چیست؟’ حیات را فرایندی برای جذب order و دفع بینظمی خواند.
وجود خورشید به عنوان منبع انرژی، عاملی برای کاهش آنتروپی در زمین و آغاز حیات بود. نقطه آغازین حیات جایی بود که در آن انتقال گرما جریان داشته و سیستم در تلاش برای رسیدن به تعادل بوده، نظیر برکه آب، اعماق اقیانوس، و یا اعماق یخهای قطبی.
در چنین نقاطی، تعادل هیچگاه حاصل نمیشود، و پیچیدگی به صورت پیوسته میتواند افزایش یابد. سیستمهای بسته به شرط دریافت پیوسته انرژی امکان افزایش پیچیدگی یا همان حیات را دارند.
شرودینگر همچنین به این موضوع میپردازد که رخدادهای درون موجود در ارگانیسم زنده چگونه توسط قوانین فیزیکی و شیمی قابل توضیح است. او یک ساختار کریستالی با پیوندهای شیمیایی در موجودات زنده را پیشبینی کرد که ذخیره کننده اطلاعات ژنتیکی است. این ایده الهامبخش جیمز واتسون شد که در دهه ۵٠ ساختار مارپیچ حلزونی DNA را به عنوان حامل اطلاعات معرفی کرد.اینکه چگونه قوانین پایهای فیزیک و شیمی حیات را از ساختار اولیه را به شکل امروزی تبدیل کردند، بسیار دور از ذهن به نظر میرسد. مثال آن ‘بازی حیات’ از کانوِی را میتوان نام برد، که یک بازی ساده در یک صفحه دو بعدی طراحی کرد. خود او با توجه به قوانین محدود در یک صفحه محدود تصور نمیکرد بازی بتواند حیات بینهایت تولید کند. مدت کوتاهی بعد، الگوی glider gun پیدا شد که تا بینهایت ادامه داشت.
ریشه حیات در واقع فرایندی برای تبادل انرژی و آنتروپی بود، و حیات به شکل پیچیده امروزی در حال اقناع قانون دوم ترمودینامیک است به شکلی که پیوسته آنتروپی جهان را که در ابتدای پیدایش بسیار کم بود، افزایش دهد.
برگرفته از کتاب The Vital Question
Log in to reply.