هفت اصل دیزاین
![](https://dezign.ir/wp-content/uploads/2023/04/دیزاین.webp)
اصول طراحی قوانینی هستند که یک طراح باید از آنها پیروی کند تا یک ترکیب تاثیرگذار و جذاب بیافریند. اصول اساسی طراحی عبارت اند از: تاکید، تعادل و ترازبندی، کنتراست، تکرار، تناسب، حرکت، فضای خالی. تفاوت طراحی با هنر در این است که باید هدف داشته باشد. از نظر دیداری، این عملکرد با برخورداری از یک مرکز توجه (یک نقطهٔ تمرکز) تفسیر میشود. شاید بگویید« اما مگر طراحی تماماً به خلاقیت مربوط نمیشود؟» اگر کارآفرین یا طراحی هستید که به تازگی شروع به کار کردهاید، ممکن است وسوسه شوید دل به دریا بزنید و پنج تایپفیس و رنگی را که همان اول چشمتان را گرفته ترکیب کنید، با این باور که دارید چیزی تازه و بدیع خلق میکنید. اما در آخر احتمالاً با طرحی درهم، ناتمام و در یک کلام زشت روبرو خواهید شد. طراحی گرافیک، مانند هر رشته دیگری، از قوانین سختگیرانهای پیروی میکند که در لایهٔ زیرین کار، عمل میکنند تا کار را پایدار و متعادل کنند. اگر طرح فاقد آن تعادل باشد، ضعیف و بیاثر خواهد بود. با خواندن ادامه مقاله، درباره ۷ اصل اساسی طراحی بیشتر بدانید. دانستن این اصول و نحوه استفاده از آنها باعث برجسته شدن پروژه بعدی شما میشود.
1- تأکید
اولین مورد از 7 اصل طراحی، تاکید است که به نقطه کانونی طرح و ترتیب اهمیت المانهای طرح اشاره دارد. فرض کنید که میخواهید یک پوستر برای یک کنسرت طراحی کنید. باید از خود بپرسید: اولین اطلاعاتی که مخاطب من باید بداند چیست؟ نام گروه موزیک؟ محل برگزاری کنسرت؟ روز و هزینه بلیت چطور؟ یک چهارچوب کلی در ذهن بسازید. بگذارید مغزتان اطلاعات را سازماندهی کند و سپس طرح خود را به گونهای طرحریزی کنید که این نظم را برساند. اگر نام گروه ضروری ترین نکته است، آن را در مرکز جای دهید یا آن را به بزرگترین المان روی پوستر تبدیل کنید. یا میتوانید آن را با برجسته ترین و چشمگیرترین فونت بنویسید. دربارهٔ تئوری رنگ ها بیاموزید و از ترکیب رنگ های قوی استفاده برای برجسته کردن نام گروه را استفاده کنید. مانند نوشتن بدون طرح کلی یا ساختمان بدون نقشه، اگر بدون ایده روشنی از آنچه میخواهید طراحی خود را شروع کنید، طرح شما موفق نخواهد شد.
۲- تعادل و ترازبندی
هرگز فراموش نکنید که هر عنصری که در صفحه جای میدهید وزنی دارد. وزن میتواند از رنگ یا اندازه یا بافت باشد. همانطور که تمام مبلمان خود را در یک گوشه اتاق نمی گذارید، نمی توانید تمام المانهای سنگین خود را در یک قسمت از ترکیببندی خود جمع کنید. بدون تعادل، مخاطبان شما احساس میکنند که چشمشان از صفحه خارج میشود. طراحی متقارن تعادل را از طریق جای دادن المانهای یک به یک با وزن مساوی در دو طرف محور مرکزی ایجاد میکند. از سوی دیگر، طراحی نامتقارن از ترکیب وزن های متفاوت (مانند جور کردن یک عنصر بزرگ با چندین عنصر کوچکتر) برای ایجاد ترکیبی که یکسان نیست، اما همچنان دارای تعادل است، استفاده میکند. طرح های متقارن همیشه خوشایند هستند، اگر گاهی خستهکننده نباشند. طرحهای نامتقارن جسورانهتر هستند و میتوانند جذابیت دیداری و حرکت واقعی را به ترکیب شما بیاورند.
۳- کنتراست
کنتراست همان چیزی است که مردم وقتی میگویند یک طرح «بیرون میجهد» منظورشان است. از صفحه دور میشود و در حافظه شما میماند. کنتراست باعث ایجاد فضا و تفاوت بین المانهای طرح شما میشود. مثلاً رنگ پسزمینه باید به طور قابل توجهی با رنگ المانهای شما متفاوت باشد تا به طور هماهنگ با هم کار کنند و قابل خواندن باشند. اگر قصد دارید با تایپ کار کنید، درک کنتراست بسیار ضروری است زیرا به این معنی است که وزن و اندازه نوشتههای شما متعادل است. اگر همه چیز با فونت برجسته باشد، مخاطب شما چگونه بفهمد چه چیزی مهمتر است؟ کنتراست رنگی موضوع با پسزمینه کاملا آن را برجسته کرده است.
۴- تکرار
اگر خود را به دو تایپفیس برجسته یا سه رنگ قوی محدود کنید، به زودی متوجه خواهید شد که باید برخی چیزها را تکرار کنید. خوب است! اغلب گفته میشود که تکرار، طرح را یکپارچه و تقویت میکند. اگر فقط یک چیز در پوستر شما با فونت سنس-سریف آبی باشد، ممکن است به عنوان یک خطا خوانده شود. اگر سه چیز با فونت سنس-سریف آبی باشد، شما یک موتیف ایجاد کردهاید و دوباره کنترل طرح خود را در دست دارید. تکرار میتواند فراتر از یک محصول چاپی باشد. طراحی بسته بندی اکنون از نقشمایههای تصویری زیبا بسیار استفاده میکند. هر کسی که به یک استارتاپ فکر میکند میداند که یکی از اولین چیزهایی که به آن نیاز دارد یک لوگو قوی است که در وبسایت، کارت ویزیت، رسانه های اجتماعی و موارد دیگر قرار گیرد. «هویت سازمانی» درواقع اصطلاح دیگری برای «تکرار» است.
۵- تناسب
تناسب اندازه و وزن دیداری المانها در یک ترکیب و نحوهٔ ارتباط آنها با یکدیگر است. اغلب به شما کمک میکند که به طرح خود بهجای کلیت، به صورت بخشبخش نزدیک شوید. گروهبندی المانهای مرتبط میتواند به آنها اهمیت نسبی ببخشد (به کادری در پایین پوستر خود برای اطلاعات بلیط یا ستون کناری (سایدبار) یک وبسایت برای نوار جستجو فکر کنید). تنها در صورتی میتوان به تناسب رسید که تمام المانهای طراحی در اندازهٔ مناسب و دقیق جای گرفته باشند. هنگامی که بر تراز، تعادل، کنتراست مسلط شدید، تناسب باید به صورت بخشی از سازمان کلی ظاهر شود. تناسب از طریق اندازه، نسبت، بخشبندی، ایجاد میشود.
![](https://cafedexign.com/wp-content/uploads/2023/04/pik4.webp)
۶- حرکت
به پوستر کنسرتمان برمیگردیم. اگر به این نتیجه برسید که نام گروه موزیک مهمترین نکتهٔ صفحه و محل برگزاری دومین نکته باشد، چگونه آن را مخاطبان خود میرسانید؟ حرکت عبارت است از کنترل المانهای موجود در یک ترکیب به طوری که چشم از یکی به دیگری سوق داده شود و اطلاعات به درستی به مخاطب منتقل شود. «حرکت» داستان یا روایت میآفریند: یک گروه موسیقی مینوازد، برنامه در این مکان برگزار میشود، در این زمان برگزار میشود، بلیت به این صورت تهیه میشود. المانهای بالا – به ویژه تعادل و هم ترازی و کنتراست در جهت رسیدن به این هدف عمل میکنند، اما بدون حرکت مناسب، طرح شما عقیم خواهد بود. اگر به طرح خود نگاه کردید و احساس کردید که نگاهتان یک جایی گیر میکند (مثلاً یک المان خیلی بزرگ، خیلی پررنگ، کمی خارج از مرکز، المانی با رنگ نامتناسب) به عقب برگردید و آن را اصلاح کنید تا همه چیز هماهنگ شود. حرکت را میتوان با استفاده از المانها یا الگوهای تکراری یا متناوب به دست آورد. تعداد تکرارها و شدت کنتراست، ریتم ایجاد میکند.
۷- فضای خالی
تمام اصول دیگر طراحی با آنچه شما به طراحی خود میافزایید، سروکار دارند. فضای خالی (یا فضای منفی) تنها چیزی است که به طور خاص به مواردی که اضافه نمیکنید ربط دارد. فضای خالی دقیقاً یعنی صفحهٔ خالی اطراف المانهای موجود در ترکیببندی شما. برای طراحان مبتدی این حیطه میتواند خطرناک باشد. اغلب صرف دادن فضای تنفس بیشتر به ترکیببندی میتواند آن را از متوسط به موفق ارتقا دهد. فضای خالی بیکار آنجا ننشسته، بلکه سلسلهمراتب و سازماندهی ایجاد میکند. مغز ما به طور طبیعی فضای خالی زیاد پیرامون یک المان را به اهمیت و تجمل آن المان ربط میدهد. فضای خالی به چشم ما میگوید که المانهای جای گرفته در یک ناحیه از المانهای جاهای دیگر جدا هستند. حتی هیجانانگیزتر، میتواند تصویر یا ایدهای کاملاً متفاوت از طرح اصلی شما را منتقل کند که پاداشی به مخاطبان شما برای درگیر شدن با طرح خواهد بود.
نحوه استفاده از اصول طراحی
یک طرح برای اینکه “خوب” باشد، لازم نیست با سختگیری از این قوانین پیروی کند. برخی از طرحهای شگفتانگیز، یک یا چند اصل طراحی را نادیده میگیرند تا اثری چشمگیر و مؤثر خلق کنند. جلد کتاب «The Bed Moved» اثر ربکا شیف، با طراحی جانت هانسن را در نظر بگیرید. این کار یکی از ستودهترین جلدهای کتاب در سال 2016 بود. اما آیا ابتدا سطر اول را به عنوان “Theeb” خواندید؟ آیا چشمتان به سطر پایینی که M از “Moved” از بقیهٔ کلمه در سطر قبلی جدا شده پرید؟ طراحی به وضوح دو قانون حرکت و تراز را زیر پا میگذارد. اما! به دلیل استفادهٔ مطمئن طراح از یک طرحرنگ متضاد جسورانه و ساختار تکراردار، چشم شما به راحتی به سمت عنوان و نویسندهٔ کتاب هدایت میشود. اطلاعات مهم رسانیده میشود. آن لحظهٔ تلخ سردرگمیِ جزئی، چیزی است که این طراحی را بسیار انقلابی و ارزشمند میکند. المانهای هر طرح باید به عنوان تکههای متحرکی در نظر گرفته شوند که با هم ترکیب شده داستانی را روایت میکنند. ابتدا باید بر اصول طراحی مسلط شوید تا بتوانید آنها را زیر پا بگذارید و سبک امضای خود را بیافرینید.
پاسخها