رویکرد به طراحی احساس گرا

saatalessi

طراحی محصولات صنعتی در دهه‌های اخیر از گرایش صرفا عقلانی به سمت گرایشی بیشتر روان‌شناسانه حرکت کرده و محصولات احساسی بر رقبای با کارکرد همسان اما مادی‌تر خود غلبه داشته‌اند. مصرف کنندگان امروزه هر چه بیشتر به سوی محصولاتی جلب می‌شوند که حس “زنده بودن” در آنها هست و این شامل غافلگیری‌هایی است که در طراحی آنها وجود دارد. زبان و بیان مناسب می‌تواند به اصطلاح “کاریزما”ی یک محصول را تقویت و آن را از رقبایش متمایز کند.

نکته ای که متخصصان پیشرو آن را تایید می‌کنند: استفانو مارزانو (Stefano Marzano) رییس موسسه طراحی فیلیپس می‌گوید تولیدکننده‌ها باید اشیائی طراحی کنند که افراد را در امور روزمره کمک کند، ارزش‌هایی را که به آنها معتقدند بنمایاند و احساس و خلاقیت آنها را برانگیزد. (Marzano, 2000)

2edc033960db2ab6db2911d9c26ea77e5077e717.jpegلورا پولی نورو، مدیر مرکز مطالعات آلسی، می‌گوید: «درست است که اشیاء باید کارانجام دهند؛ این علت عینی ایست که وجود آنها را توجیه می‌کند؛ و البته با علت عینی، آسان می‌شود سودمندی آنها را اثبات کرد؛ اما “کار انجام دادن” یک و تنها یک علت است… ما می‌خواهیم تاثیر عاطفی محصولات را با طرح ریزی یک موقعیت و دنیایی که اشیاء در آن کنش دارند و ویژگی احساسی می‌آفرینند پررنگ کنیم؛ دنیایی که اشیاء در آن خواستنی ، مهرآمیز و جدانشدنی هستند.»

آلبرتو آلسی (Alberto Alessi)، مدیر اجرایی شرکت آلسی، اذعان می‌کند:” احساس کردم مردم قهوه سازها و کتری های ما را کمتر به خاطر نیازشان به قهوه درست کردن و آب جوشاندن ، و بیشتر به خاطر چیزهای دیگری می خرند.”

بنابر گفته او شرکت با طراحی پیشرفته‌اش در مرز بین موفقیت و شکست حرکت می‌کند؛ چراکه “انقلاب بزرگ بعدی از همین جا می‌آید”. (Kirschenbaum,2001)

عبارات مختلفی برای توضیح ویژگی‌های ارتباطی محصولات به کار رفته است: در جایی “حوزه‌‌ی احساسی”، “طراحی نرم”، “نرم کارکرد” و در جایی دیگر “ارزش افزوده‌ی احساسی” و “احساسات محصول” و یا “روح محصول” ، “زبان محصول”، “کارکرد نمادی محصول” و یا آن گونه که مارزانو می‌گوید “تجربه‌ی محصول”.

Alessi-Kastor-Pencil-Sharpenerدانلد نورمن، نویسنده کتاب “طراحی احساس گرا: دلیل عشق یا نفرت ما نسبت به اشیاء روزمره” معتقد است که محصولات مصرفی روزمره باید مصرف کننده و محصول را در احساسی فراگیر قرار دهد. یک شیء جدای از نقش اصلی خود که برطرف کردن یک نیاز از طریق عملکرد مناسب به شکلی خوب و بی‌نقص است می‌بایست به عنوان حضوری در محیط انسانی مطرح شود تا مصرف کننده بتواند به راحتی با آن گفت و گو کند و به آن دل ببندد.

آلبرتو آلسی می‌گوید “اشیاء باید شما را به رویا ببرند”.

محصولات ما را وامی دارند که آنها را – به خاطر ظاهرشان، کارآمدی‌شان، امتیازهایشان یا موقعیتی که داشتن آنها به ما می‌دهد – بخریم. با پیشرفت امروزی تکنولوژی که بسیار فراتر از چیزی است که یک کتری معمولی احتیاج دارد پیداست که تفاوت فاحشی میان کارآیی و امتیازهای عملکردی این یا آن کتری نمی‌تواند باشد. تفاوت عمده ، زیبایی شناسانه است. اما آن چیست که یک محصول را پرفروش و دیگری را با شکست مواجه می‌کند؟ بادریلار می‌گوید این محصولات برای این که موفق باشند:

باید یک مفهوم ثانوی یا هاله‌ی معنایی آنها را دربربگیرد؛ باید با تداعی و تخیل غنی شوند؛ باید مفهومی چند لایه داشته باشند… اگر امیدواریم دلبستگی افراد را جلب کنند..

مقالات مرتبط

هفت اصل دیزاین

اصول طراحی قوانینی هستند که یک طراح باید از آنها پیروی کند تا یک ترکیب تاثیرگذار و جذاب بیافریند. اصول اساسی طراحی عبارت اند از: تاکید، تعادل و ترازبندی، کنتراست، تکرار، تناسب، حرکت، فضای خالی.

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × دو =