-
آنتروپومتری
به طور کلی ابعاد بدنی افراد مختلف با هم متفاوت است. برخی کوتاه، برخی بلند، برخی ظریف، برخی درشت، برخی استخوانی، برخی عضلانی و… هستند. بدیهی است این تفاوتها میتواند به سببهای گوناگونی رخ دهد؛ از جمله ویژگیهای ژنتیکی، شرایط اقلیمی، سطح تندرستی، چگونگی تغذیه، ورزش، نوع کار. اگر بخواهیم شرایط مناسبی را برای کاربران فراهم کنیم باید به این تفاوتها توجه کنیم. در این راستا آنتروپومتری که در لغت به معنی سنجش ابعاد بدن است، در جهت برطرف کردن این مشکل روشها و راهکارهایی به دست میدهد.
در آنتروپومتری روشهایی برای سنجش ابعاد فیزیکی بدن تعریف شده است. آزمایشها و سنجشهای آنتروپومتریک در دو گروه کلی استاتیک و دینامیک انجام میگیرد. در آنتروپومتری استاتیک که میتوان آن را در دو حالت نشسته و ایستاده انجام داد، ابعاد قسمتهای گوناگون بدن در حالت ثابت و بیحرکت سنجیده میشود. در نوع دینامیک بررسی دامنهٔ حرکتی اندامها نیز مد نظر قرار میگیرد.
به منظور سنجش ابعاد بدنی روشهای سادهای برای تشریح و توصیف ابعاد معین شده و به تدریج تنوعی در نوع و تکنیکهای ابعادسنجی از انواع ساده تا پیشرفته و فنی آن مطرح شده است. شاید یکی از ایدههای ساده و اولیه در ابعادسنجی بدن این بوده که یک فرد متوسط میتواند الگوی طراحی استاندارد محسوب شود. این شیوه روش غلطی است چراکه نمیتوان فردی را یافت که در تمامی متغیرهای بدنی (یا حتی بخشی از آنها) متوسط ابعاد را داشته باشد. فردی که قد متوسطی دارد ممکن است از نظر طول بازو یا عرض شانه یا وزن در میام متوسطها جای نگیرد؛ پس این فرد را نمیتوان یک فرد متوسط برشمرد.
انسان متوسط تنها در آمار یافت میشود. برای انسان متوسط طراحی نکنید! ابزارها و محیطها و سیستمها باید طوری طراحی و ساخته شوند که برای طیف وسیعی از ابعاد بدنی قابل استفاده باشند. در بحثهای آنتروپومتری افزون بر طراحی بر اساس یک سری اندازههای مشخص مثل اندازه انسانهای حد (حد بالا و پایین اندازهها) حدود تنظیمپذیر نیز مطرح است که دامنه تغییر اندازهها با توجه به همان حدود بالا و پایین و درواقع با توجه به صدکها قابل تعیین است. به طور کلی در بیشتر طراحیها میتوان حدود بالا و پایین اندازهها را متناظر با صدکهای ۹۵ و ۵ در نظر گرفت.
اندازه مربوط به صدک ۵ اندازهای است که ۹۵٪ افراد ابعاد بزرگتری از آن دارند و اندازه مربوط به صدک ۹۵ اندازهای است که تنها ۵٪ افراد ابعادی بزرگتر از آن دارند. صدک ۵۰ جایی از طیف است که نیمی از اندازهها کوچکتر و نیم دیگر بزرگتر از آن هستند. از لحاظ آماری در توزیع نرمال دادهها مقدار مربوط به صدک ۵۰ متناظر با میانگین است.
انحراف استاندارد (SD) هم شاخص مهمی است که پراکنش دادهها را نشان میدهد. انحراف استانداردِ زیاد، گویای این است که دادههای مورد مطالعه پراکندگی زیادی دارند و انحراف استاندارد کوچک دلالت بر این دارد که دادهها به یکدیگر نزدیک هستند و پراکنش اعداد در پیرامون میانگین و نزدیک به آن رخ داده است. در توزیع نرمال، دادههای ثبت شده به طور متقارن در دو سوی مقدار مربوط به صدک ۵۰ توزیع شدهاند.
در طراحی باید با توجه به گروه مورد نظر و میزان درصد پوشش جامعه (که بسته به شرایط مختلفی از جمله نوع کار، نوع ابزار، محدودیتهای مالی و ملاحظههای اقتصادی تعیین میشود) صدکهای مناسب محاسبه شوند. بدیهی است هر درصدی از جامعهٔ تحت پوشش مورد نظر با درصدی از انحراف استاندارد متناظر خواهند بود؛ لذا برای محاسبهٔ صدکها باید از این درصد و نیز مقدار میانگین استفاده شود.
Sorry, there were no replies found.
Log in to reply.