• نوشته از idealist on 2021/05/22 at 1:40 ق.ظ

    تاریخچه

    تدوین برنامه بی‌شباهت به نوشتن کتاب نیست. پس از گردآوردن مواد خام، باید آن‌ها را در اتاق تدوین به شکلی منطقی و جذاب سرهم کرد. عنصرهای زیبایی‌شناختی پرشماری در این کار تاثیر می‌گذارند. مثلا ضرباهنگ روایت، اثر همجواری نماهای مختلف، افزودن موسیقی و از این دست.

    در سال‌های آغازین برنامه‌سازی تلویزیون، تدوین برنامه پس از ظهور فیلم منحصر بود به حذف نقص‌های فنی موجود در فیلم و حذف اشتباه‌های آشکار بازیگران. پس از این مرحله نماها به ترتیبی که فیلمبرداری شده بودند در پی هم جای می‌گرفتند. به زودی معلوم شد که اگر تدوینگر به جای کار با نسخهٔ نگاتیو با یک کپی پوزیتیو کار کند، می‌توان هر نوع اشتباهی در برش‌ها را به راحتی ترمیم کرد. پس از رسیدن به نتیجهٔ نهایی دربارهٔ همهٔ برش‌ها کپی پوزیتیو بر حسب این نسخهٔ تدوین شده برش زده می‌شد و کپی‌های پوزیتیو به دست آمده از این نسخهٔ تدوین شدهٔ نگاتیو برای نمایش کار می‌رفت.

    در دههٔ ۱۹۵۰ شرکت آمریکایی امپکس اولین نسل دستگاه‌های ضبط ویدئو را عرضه کرد. ویدئو به رغم کیفیت نامطلوب و امکان‌ناپذیری تدوین درست نوارهای ضبط شده برای ایستگاه‌های نوبنیاد تلویزیونی وسیله‌ای کارآمد بود، اما در هنر تولید برنامه کارایی چندانی نداشت. با پیشرفت مهندسی الکترونیک کیفیت و قابلیت دستکاری ویدئو تغییر بسیاری کرد. در آغاز دههٔ ۱۹۷۰ اغلب تماشاگران تفاوتی بین کیفیت تصویر زندهٔ ویدئویی و فیلم نمی‌دیدند. نوار ویدئو هم ارزان بود. اما تدوین ویدئو هنوز مسئله بود و به محض ایستادن دستگاه نمایش ویدئو، صدا و تصویر از میان می‌رفت. در ۱۹۷۲ و در پوشش خبری بی‌بی‌سی از رویداد کشتار در المپیک مونیخ این امکان پیدا شد که در تدوین ویدئو دستگاه کم و بیش در نقطهٔ لازم بایستد و سطح نوار برای بررسی محل مونتاژ ارزیابی شود. تدوین مستقیما بر رویتوار مادر انجام می‌گرفت ومی‌شد پیش از جدا شدن دو قطعه نوار آن را چند بار نمایش داد.

    با پیشرفت ابزارهای کنترل دستگاه ویدئو این امکان فراهم شده بود که نوار مونتاژ شود و در صورت رضایت نداشتن از محل برش بر روی همین مونتاژ ناموفق تلاش دیگری برای مونتاژ صورت گیرد.

    تدوین نوار ویدئو دو اشکال عمده داشت. این دستگاه گران بود و باید در محیطی حفاظت‌شده استفاده می‌شد و البته سرعت آن نیز کم بود. اما مهم‌تر از آن به دلیل نوع فناوری، ترتیب و توالی نماها باید خطی می‌بود. ابتدا باید اولین نما پیدا می‌شد، سپس نمای دوم و به همین ترتیب تا آخر. نمی‌شد سکانسی را جابه‌جا کرد. برای تغییر یک نما لازم بود کل نوار تا محل نمای مورد نظر به نوار دیگری منتقل شود سپس نمای لازم ضبط شود و به دنبال آن بقیهٔ نوار مونتاژ شده به این نوار سوم منتقل شود. این کار عملی بود اما با هر بار کپی بخشی از کیفیت نوار از دست می‌رفت. حتی با بهترین دستگاه‌ها نیز تا حداکثر تا کپی سوم پذیرفتنی بود نه بیشتر.

    idealist پاسخ داد 3 years, 8 months ago 1 عضو · 0 پاسخ‌ها
  • 0 پاسخ‌ها

Sorry, there were no replies found.

Log in to reply.