هفت زن تاثیرگذار و نوآور باهاوس

نوشته‌ی: لینزی دادی – 2018

گروپیوس، میس وندروهه، آلبرس، و بروئر همه اسامی‌ای هستند که استعدادهای استثنایی هنرمندان مدرسه باهاوس را در ذهن تداعی می‌کنند. اما یک جنبه استثنایی ولی کمتر شناخته شده باهاوس این است که، مدرسه تجربی هنر آلمانی، اوایل قرن بیست و یک از اولین موسسه‌های علمی بود که  آشکارا پذیرای زنان واجد شرایط و شایسته  بود.

هنگامی زنان که وارد شدند، با آن‌ها دقیقا  برابر با همتایان مردشان رفتار نمی‌شد، اما در سال 1919 پذیرش این زنان مشتاق، آغاز موجی از صنعتگران زن مدرن بود که مشارکت شایان توجه اما کمتر دیده شده در جنبش باهاوس داشتند. معرفی هفت تن از این زنان در زیر آورده شده است:

  • آنی آلبرس (Anni Albers)

آلبرس تحصیلاتش را در مدرسه هنر و صنایع دستی هامبورگ، آلمان شروع کرد. در سال 1922، او با علاقه در بافندگی به باهاوس وارد شد. او با الگوهای هندسی انتزاعیش شناخته میشد. درتمام حرفه‌اش، با عملکرد منسوجات و تناسبات فیزیکی برخی مواد، چیزهایی را تجربه می‌کرد. پس از مهاجرت به ایالات متحده در 1933 زمانی که نازی‌ها قدرت را در دست گرفته بودند، او کارش را با راه‌اندازی استودیویی که با شرکت‌های فرامرزی طراحی و مبلمان نظیر کنول همکاری می‌کرد، شروع کرد. در سال 1949 توسط MOMA در نیویورک در یک نمایشگاه انفرادی به رسمیت شناخته شد.

  •  گونتا استولزل (Gunta Stolzl)

یکی از اعضای نخستین باهاوس، گونتا استولزل در سال 1919 وارد مدرسه باهاوس شد. استولزل دلبستگی‌های گسترده‌ای در هنر داشت، اما به محض ورودش، به سمت بافندگی جذب شد. علی‌رغم رویکرد مدرسه بر پذیرش زنان، معماری و طراحی صنعتی و تندیسگری تنها برای مردان ارئه می‌شد. بافندگی و سرامیک، فرم‌های اولیه هنر  بودند که به طور اختصاصی برای زنان  ارائه شدند. او به مارسل بروئر در تزیین کردن مبلمان‌اش کمک کرد. ازدواج‌اش با یک همکلاسی یهودی، سبب شد تا به دلیل پیشروی نازی‌ها، او مجبور به ترک باهاوس شود. این زوج به سوئد رفتند جایی که  استولزل، حرفه ی خود را به عنوان طراح پارچه آغاز کرد.

  • ماریان برانت (Marianne Brandt)

ماریان برانت محدودیت‌ها را برای زنان در باهاوس عقب زد. یک سرپرست باهاوس، لازلو مولی نیگی از برانت جوان متاثر شده و به وی اجازه داد تا از کارگاه فلز استفاده کند، اولین بار برای یک زن در باهاوس. همچنین او در کارگاه پارچه زیر نظر گونت استولزل کار کرد. در سال 1928 برانت جایگزین مولی نیگی، به عنوان رئیس کارگاه فلز شد و کارش را با آفرینش محصول‌های نوآورانه و تبدیل شدن به یکی از پرآوازه‌ترین طراحان صنعتی ادامه داد. در تمام زندگانی‌اش در بسیاری از عرصه‌های هنر نظیر نقاشی وتندیسگری و عکاسی، برتری و پیشی جست.

  • مارگارت هیمن (Margarete Heymann)

مارگارت هایمن با علاقه‌ی شدید به سفالگری و سرامیک به باهاوس وارد شد. گروپیوس به او اجازه ورود به کارگاه را داد، اما او پس از یک سال به دلیل سرخوردگی از سیاست‌های باهاوس و محدودیت‌هایی که بر وی اعمال می‌شد باهاوس را ترک کرد. هیمن کارش را پس از زمانی که در باهاوس بود با تجربه سرامیک ادامه داد و با همسرش کارگاهی را برای دو سال، پیش از مرگ دردناک‌اش دائر کردند.

  • گرترود آرنت (Gertrud Arndt)

آرنت، زنی مشتاق معماری بود. پس از برنده شدن کمک هزینه تحصیلی برای تحصیل در باهاوس، بر این فکر بود که مدرسه این شانس را به او می‌دهد که علایق‌اش را دنبال کند. اما سیاست و رویکرد باهاوس به او اجازه برداشتن دروس معماری را نمی‌داد. به جای آن، آرنت به سوی کارگاه‌های پارچه سوق پیدا کرد که در زمانی که آن جا بود، می‌توانست تحصیل کند. پس از پایان تحصیل، آرنت هیچ گاه حرفه‌ی طراحی پارچه را دنبال نکرد. به جای آن، تلاش خلاقانه خود را بر روی عکاسی متمرکز ساخت.

 

  • بنیتا کوچ-اوت (Benita Koch-Otte)

بنیتا کوچ-اوت یکی از هنرمندان برجسته پارچه از باهاوس بود. او از تجربه ی قبلی‌اش به عنوان یک معلم طراحی پارچه و تربیت بدنی به عنوان زیرساخت برای علاقه‌اش در هنر، استفاده کرد. در آزمایشگاه بافت، شیوه‌های جدید برای آموزش به دانشجویان باهاوس درس می‌داد. او در طول حرفه ی خود و همچنین بازنشستگی به تدریس ادامه داد. وی برای پژوهش‌هایش در تکنیک‌های بافندگی نوین مشهور است.

  • لو شپر-برکن کمپ (Lou Scheper-Berkenkamp)

در سال 1901، لو شپربرکن کمپ  که رسماً با عنوان هرمین لوییز شناخته میشد، در سال 1920 در باهاوس ثبت نام کرد. دروس مقدماتی را تمام کرد وشروع به تمرکز بر روی نقاشی‌های دیواری کرد. پس از زمانی که در باهاوس بود، همکاری با مدرسه را همانند قبل به طور خاص در تئاتر و نمایشگاه‌ها ادامه داد. به دنبال مرگ همسرش، که همچنین یک دانشجوی سابق باهاوس بود، لو بسیاری از وظایف همسرش را در طراحی رنگ در معماری به عهده گرفت. بعدها مجموعه ای از کتاب‌های کودکان را منتشر کرد و به عنوان نماینده زنان در انجمن حرفه‌ای هنرهای زیبا نقش فعالی داشت.

مقالات مرتبط

سبک شیکر در طراحی داخلی

سبک شیکر نام خود را از فرقه‌ای مذهبی گرفته است، که در اواخر قرن 18 میلادی در انگلیس تأسیس شد. خودکفایی با شیوه‌ی زندگی سخت و پرتلاش، همچنین رهانیدن خود از تجمل و خواسته‌های غیرضروری در زندگی از بنیان‌های اصلی فرقه‌ی شیکر بود.

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × سه =