سیا ارمجانی، سرشناسترین هنرمند معاصر ایرانی
![](https://dezign.ir/wp-content/uploads/2020/08/armajani__portrait.jpg)
سیا ارمجانی هنرمند ایرانی-آمریکایی، درگذشت. این خبر توسط موزه هنر متروپولیتن نیویورک، که نمایشگاهی از شش دهه فعالیت این هنرمند را در در سال 2019 ارائه داده بود، اعلام شد. سیاوش ارمجانی یکی از پیشگامان هنر عمومی در عرصه بین المللی و یکی از مهم ترین هنرمندان چیدمان معماری در جهان به شمار میآید. ارمجانی به خاطر آثار هنری در فضای باز مانند پلها و سازههای بزرگ شهرت دارد. آثاری که ترکیب پیچیدهای است از معماری و مجسمهسازی به همراه تکنولوژی.
ارمجانی در طول دههها فعالیت خود، آثار متفاوت و متنوعی را ایجاد کرده است که شامل مجسمهسازی، هنرعمومی، نقاشی و پروژههای هنر مفهومی است. آثار هنر عمومی او شهرت بیشتری دارند و مجسمههای استودیویی وی کمتر شناخته شدهاند. آثار او محتوای اجتماعی و سیاسی را با اشکال اقتباس شده از معماری بومی روستایی آمریکا، طراحی باهاوس و سازهگرایی روسی ترکیب میکنند. تمام آثار او مستقیماً در مورد تجربه مهاجرت به آمریکا است، چیزی که ارمجانی، به عنوان یکایرانی تبار ساکن امریکا تجربه کرده بود.
![](http://cafedexign.com/wp-content/uploads/2020/08/Fallujah-2004-2005-917x1030.jpg)
ارمجانی در سال 1939 در یک خانواده تحصیل کرده در تهران متولد شد. در دوران تحصیل با فلسفه غرب و فیلسوفانی چون سقراط، هگل، نیچه و امرسون آشنا شد. از اواخر دهه 1950 و در حالی که هنوز در تهران بود، کار هنری خود را آغاز كرد. کلاژهای کوچک وی در این دوره به طور رسمی مدیون مینیاتورهای ایرانی و قصههای عامیانه و همچنین طراحی متراکم پوسترهای سیاسی است که در فضای شهر دیده بود.
![](http://cafedexign.com/wp-content/uploads/2020/08/The-Olympic-flame-glows-at-night-in-the-cauldron-designed-by-Siah-Armajani-at-Atlanta’s-Centennial-Park-during-the-1996-Olympic-Games.jpg)
در اوایل دهه 1960، بومها، پیراهنها و سایر سطوح را با شعرهای فارسی میپوشاند. اشعاری از حافظ و مولانا که با دست رونویسی کرده و الگویی متراکم و درهم را ساخته بود. همچنین نقل قولهای قرآنی به عنوان عناصر تزئینی جدایی ناپذیر در هنر و معماری اسلامی در آثار او حضور داشتند. در واقع او متون متراکم را به عنوان تصویر استفاده میکرد. همچنین نشان دهنده پاسخ این هنرمند جوان به ژست اکسپرسیونیست انتزاعی، پس از اطلاع از نقاشیهای جکسون پولاک، فرانتس کلاین و دیگران بود.
![](http://cafedexign.com/wp-content/uploads/2020/08/Siah-Armajani-Prayer-1962.jpg)
پدر آرماجانی او را در سال 1960 به آمریکا فرستاد. این هنرمند برای تحصیل در رشته هنر و فلسفه در کالج Macalester در سنت پل، مینه سوتا، جایی که عمویش در آنجا تدریس میکرد، ثبت نام کرد. در آنجا ، ارمجانی با همسرش باربارا بائر ملاقات کرد و در سال 1966 با او ازدواج کرد.
![](http://cafedexign.com/wp-content/uploads/2020/08/House-to-Work-Work-to-House-Bridge-1969-1030x313.jpg)
![](http://cafedexign.com/wp-content/uploads/2020/08/Siah-Armajani-The-Irene-Hixon-Whitney-Bridge-1988.jpg)
سپس ارمجانی به عنوان راهی برای پرداختن به ایدههایی که احساس میکرد نمیتوان در نقاشی بیان کرد، به علم، فناوری و ریاضیات روی آورد. پیشنهاد او برای یک برج کاملاً بلند (1969) و مطالعه نظری برای این برج بود که 24000 مایل بالاتر از سطح زمین امتداد داشت. برای برج داکوتای شمالی (1968)، او ارتفاع سازهای را محاسبه کرد که به قدری بلند باشد تا بتواند در کل ایالت سایه افکند.
![](http://cafedexign.com/wp-content/uploads/2020/08/Chair-1966-1030x739.jpg)
علاقه وی به ریاضیات، مهندسی و هستی شناسی در پروژههای مفهومی گسترش یافت تا شامل مدلها و نسخههای کاملی از پلها شود که بینندگان را به سمت قرار دادن بدن خود در فضا دعوت میکند. فیبوناچی Discovery Bridge (1968/1988) به شکل یک پل چوبی توالی اعداد فیبوناچی را نشان میدهد، که در آن هر عدد حاصل جمع دو عدد قبلی است (هر قسمت از پل به تدریج طولانی تر میشود). Irene Hixon Whitney Bridge سازه فلزی نقاشی شده با ابعاد 375 فوت است که باغ مجسمه سازی مینیاپولیس را با واحه شهری پارک لورینگ متصل میکند و عبور عابران پیاده و دوچرخه سواران را از خیابانهای شلوغ در زیر امکان پذیر میکند. بخشهای آن سه قسمت اصلی را با هم ترکیب میکند: سیستم تعلیق، قوس و بخش ترکیبی فولادی.
![](http://cafedexign.com/wp-content/uploads/2020/08/Siah-Armajani-Bridge-Over-Tree-in-Brooklyn-Bridge-Park.jpg)
ارمجانی به عنوان یکی از اولین هنرمندانی که درایالات متحده آمریکا، کار با هنر رایانهای را تجربه کرد، با گذراندن دوره علوم کامپیوتر در مینیاپولیس، تجربیات خود را گسترش داد. او اعتقاد داشت که هنر عمومی نباید مردم را بترساند یا مورد تعرض و کنترل قرار دهد، بلکه باید فضا را ارتقا بخشد.
![](http://cafedexign.com/wp-content/uploads/2020/08/untitled-863x1030.jpg)
این فلسفه پروژههایی از قبیل روانداز در میچل، داکوتای جنوبی، اتاق شعر شناور در خارج از آمستردام، میدان آب در منهتن و راهرو سرپوشیده برای دفتر مرکزی جنرال میلز در مینه سوتا را هدایت کرده است. همه این آثار و سایر آثار وی ناشی از مأموریت او درایجاد هنر عمومی است که اساساً دموکراتیک، باز، در دسترس و مفید میباشد.
پاسخها